من هفت تا ددی دارم

❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_8

عین بچه کوچولو ها جابجام کرد و رو به روی خودش نشوندم

ظرف نودل رو برداشت و عین این بچه ها با چاپستک نودل برداشت و به سمتم آورد

آروم دهنم رو باز کردم که‌ چاپستک رو به سمتم آورد

داشتم میجوییدم که عطسم گرفت و بدون اینکه بفهمم چی شده محکم توی صورتش عطسه کردم

کل صورتش پر شده‌ بود از نودل ترسیده‌ نگاهی بهش انداختم

و چشمام پر اشک شد با بغض تند تند پشت سر هم گفتم:ببخشید ببخشید م..من..ن..نفهمیدم چیشد

یهو صدای شلیک خندش بلند شد یکی از پسرا براش دستمال آورد که صورتش رو پاک کرد

رو به منی که داشتم با اشک بهش نگاه میکردم گفت:نترس کوچولو کار بدی نکردی

من:م...من..ا...از..عمد...ن..نکردم

دستی به موهام کشید و گفت:میدونم موش کوچولو

با تعجب گفتم:موش کوچولو؟

با خنده گفت:آره موش کوچولو حالا نمیخوای خودتو بهمون معرفی کنی

من:م....من

#ANIL
@dady_2021
دیدگاه ها (۶)

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

رمان فیک پارت 9 اره دیگه 9پارت 10هست این پارت🤦‍♀️اروم اروم س...

پارت سیو هشتمحواسش بم بود و دید که خیلی ترسیدم سرعتش و کم کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط